نائبــــــــــــــــ59

مطالب پربحث‌تر
نائب59 - دلم گرفته از زمونه دلخورم ...
عکس از بارداری خاله شادونه
ایشان خاله ی موجه بچه های ماست ، وای به حال خواهر زاده هایش


به تازگی توسط یکی از دوستان ایمیلی دریافت کرده ام با عنوان «فاجعه»!درحال خواندن این صفحه بودم که نگاهم به بقیه تیترهای این صفحه افتاد. تیترهایی با عناوین«عکس از بارداری خاله شادونه،مربیگری عابدزاده برای دختران+عکس ،عکس زیبای همسران مهدی رحمتی و مهدوی کیا»و کلی تیتر از بازیگرهای مختلف با عکسهای متفاوت که یا با لباس راحتی بودند یا در کنار همسرانشان.
مردم به زور از ماهواره به تله ویزیون دیجیتال ایرانی روی آورده اند که کودکانشان و خانواده اشان با فرهنگ مناسب و با الگوهای درست تر و فرهنگ پاک تری تربیت شوند ... حالا از این تله ویزیون خودمان به چه چیزی باید پناه برد؟ لابد رادیو !‌ رادیو را که اصلن حرفش را نزن!!!

  • نائب

+

نائب59 -
جاذبه سیب آدم را به زمین زد...
و جاذبه ی زمین سیب را ...
فرقی نمی کند ،
سقوط ، سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای ، غیر از خداست .
به جاذبه ای می اندیشم که پروازم می دهد ...
خــــــدا ....
جاذبه رو به زمین نیست رو به خداست ....
شهیدکه شده باشی خوب می فهمی ....
  • نائب
نائب59 - دارم می سوزم ...

قدیمی ها میگفتند : شمع را میسازند تا بسوزد ولی معلم می سوزد تا بسازد ...
حالا هم جدیدی ها می گویند : معلم مانند شمع می سوزد و هوا را آلوده می کند بیایید با گاز سوز کردن آنها هوایی پاک داشته باشیم...

چه هوا را آلوده کنم و چه بخواهم بسازم ... به هر حال دارم مثل یک شمع میسوزم!

روز معلم مبارک :)

  • نائب
نائب59 - آدم های خیلی «...»

چند سال پیش که هنوز سربازهای آمریکا در عراق بودند رفته بودند کربلا. برگشتنی داشت از خاطرات کربلا می گفت که آنجا که بودیم هر جا را که نگاه می کردی آمریکایی ها بودند. آقا کی گفته این آمریکایی ها آدمای بدی هستند؟ ما یکبار آب نداشتیم رفتند برایمان آب آوردند. حتی یک بار کم مانده بود بیفتم، یک سرباز آمریکایی با مهربانی آمد و از آستین لباسم گرفت و مرا بلند کرد. حتی اینقدری شعور دارند که می فهمند مسلمانیم و نباید به ما که نامحرم هستیم دست بزنند. خندیدیم و گفتم اگر شعور داشت که وارد کشور عراق نمی شد و مردمش را بی گناه نمی کشت!

تقصیر خودش هم نبود چون عقلش به چشمش بود. این جور آدمها را به قول یکی از اساتید «...» می گویند. « ... » منظورم اسم همان پرنده است که تا چهارمتر از لانه اش دور می شود راه خانه اش را گم میکند. همانی که به جای ف ح ش هم استفاده می شود! حتی استادمان هم نتوانست اسمش را به زبان بیاورد و برای روشن شدن ماجرا روی تخته سیاه نوشت « ... »!

همین آدمهای «...» وقتی سال پیش اوباما سال نو را به فارسی تبریک گفت ذوق کرده بودند و می گفتند این اوباما خیلی بانمک است. بعد هم همین آدم ِ بانمک چند روز بعدش قوی ترین تحریم را امضا کرد که هیچ بانکی حق ِ معاملات ِ بانکی با ایران را نداشت. گفته بودند می خواهم با این فشار ِ جدید ِ تحریم، مردم ایران را به زانو دربیاورم.

تا انتخابات ریاست جمهوری هم چیزی نمانده است. همین آدمهای «...» همیشه در انتخابشان اشتباه زیاد می کنند. چون عقلشان به چشمشان است. یاد یک جک افتادم که « یارو عقلش به چشمش بوده میپرسه برای تقویت عقلم چی بخورم؟ میگن آب هویچ! »

  • نائب
نائب59 - ؟ بدر ...


فضای سبز ِ امام زاده سید حمزه ... امروز بعد از ظهر

اینجا نه سیزده بدر است نه بیست و پنج بدر.

شاید «فاطمیه» بدر اسم بهتری باشد!

  • نائب
نائب59 - یـــــــ آیه ـــک

وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا ۚ إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ

و پیمان خدا را به بهایی اندک مفروشید. قطعا آنچه نزد خداست – اگر بدانید – برای شما بهتر از مال و منال دنیاست.

نحل 95

  • نائب
نائب59 - روغن سحرآمیز

سه سال پیش بهار دسته جمعی با دوستان در تهران با مترو رفتیم زیارت. به نظرم زیارت امام زاده صالح بود. در طول مسیری که در مترو بودیم افراد دست فروشی را دیدیم که به طور ناگهانی از بین جمعیت بلند میشدند و اجناس خود را معرفی می کردند. راستش برای خودم که خیلی عجیب بود. البته دست فروشی تعجبی ندارد اما نوع فروشندگی و معرفی محصول برایم جالب بود. تبریز که فعلن مترو اش راه اندازی نشده البته طبق قولی که معاون رئیس جمهور اوایل امسال داده بودند قرار است تا آخر سال 91 متروی تبریز هم راه اندازی شود. تا من هم مثل خیلی از دوستان تهرانی در وبلاگم مترو نوشت داشته باشم.

گرچه تبریز هنوز مترو ندارد اما اتوبوسBRT که دارد. و این اتوبوس های شرکت واحد دست کمی از مترو های تهران ندارند. هم سریع السیرترند هم دست فروش های جالبتری دارند.
سوار اتوبوس شده بودم و منتظر بودم حرکت کند. خانومی هم آمد و کنارم نشست. اتوبوس هنوز حرکت نکرده بود که باب سخن را گشود. و مثل خیلی از خانومها آدرس پرسید. من هم میانبرترین مسیر را پیشنهاد دادم و همین باعث ادامه صحبت هایش شد. از شلوغی خیابانها گفت و از درد زانوی یکی از دوستانش گفت و از جوشهای صورتش گفت و گفت و گفت ... تا اینکه رسید به این حرف که همه این دردهای مفاصل و ریزش ابروها و تقویت مژه ها و لکه برداری جای جوش ها و همه این ها با روغن طبیعی شترمرغ که محصولی است کاملن بهداشتی با قیمیتی نازلتر از بازار و تایید شده باشگاه ورزشی بوووق و دکتر بوووق که حتی خانومی که رماتیسم شدید داشت و دوتا از خواهرهایش در اثر رماتیسم از دنیا رفته بودند با استفاده 3 بسته از این روغن حالش بهبود یافته و حتی احتیاج به عمل و دارو هم ندارد.

کاملن حرفهایش مبهوتم کرده بود و در ذهنم مشغول حل این معادله چند مجهولی چند ضابطه ای بودم که چند نفر از خانومهای بغل دستی و روبرویی و عقبی آمدند کنارمان و برای این روغن اسرار آمیز سفارش دادند. چند نفری هم همانجا سر کیسه را شل کردند و همه بسته های روغن شترمرغ را خریدند.

از اتوبوس که پیاده شدم هنوز این معادله برایم حل نشده بود. اینکه چطور ممکن است روغنی هم مژه ها را تقویت کند هم لایه برداری کند هم درد مفاصل را بهبود بخشد هم رفع کچلی کند و هم ... 

  • نائب
نائب59 - بزرگ مردان کوچک


امروز صبح - راهپیمایی مدرسه ابتدایی حضرت مهدی(عج) - تبریز

هر ۳۶۵ رگ وجودم غیرتی می شود وقتی می شنوم به پیامبرم اهانت شده است.
می خواهم کاری بکنم. آستین ها بالا می زنم و نگاهی به دستانم می اندازم ... آه! چقدر کوچکند، و گردن دشمن چقدر کلفت است.
آری، گردن دشمن کلفت شده است لابد که چنین جسارتی به پیامبر خوبم کرده است! تک تک گلبولهای خونم به جوش می آید ...
آهای دشمن!!! با همین دستان کوچکم خفه ات خواهم کرد.

  • نائب
نائب59 - ما منتظر ظهور ، هستیم ...

 

هر جمعه غروب دل خراب است
چون تشنه در انتظار آب است
.
.
.
دلم به حال ِ دلم سوخت ... بس که هر شب و روز
گرفت این دل ِ غرق ِ به خون ... بهانه‌ی تو

 

  • نائب
نائب59 - با مد خیلی موافقم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد نه مد غربی

بنده با مد موافقم؛ جزو آدمهایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مدی که از داخل جوشیده باشد چون مد یعنی ابتکار و نو آوری نه چیزی که از بیرون بیاید. مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همه اش دارد از بیرون می آید ...
الگوی مصرف وسائل زندگی مهم است؛ فرش و پرده و چراغمان چه طوری باشد؛ این ها را نمیشود ندیده گرفت. اگر کسی توی بحر این کارها برود، میبیند چقدر سرمایه و فکر و همت و هنر دارد صرف این ها میشود که گاهی بسیاری از آنها بیهوده است.

  • نائب