نائبــــــــــــــــ59

مطالب پربحث‌تر

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

نائب59 - کسی از من خبری داره؟

حاجت بزرگی داشتم که برای برآورده شدنش نذر کرده بودم یک تسبیح صلوات بفرستم. موضوع مهمی که ذهنم را هم بدجور درگیر خود کرده بود. کلافه گوشه دفتر کار نشسته بودم که آبدارچی برایم چایی آورد و کنارم نشست انگار دلنگران چیزی بود. با همان حال کلافه ای که خود داشتم گفتم چیزی شده؟ خیلی گرفته به نظر میرسید! گفت چند روز است که حلقه ازدواجم گم شده همه جا را هم گشته ام ولی انگار آب شده و رفته توی زمین. گفتم اینجور مواقع انشراح خواندن بدجور جواب میدهد من امتحان کرده ام! یا نذر کن ان شاءا... که پیدا میشود. گفت اوووف راست میگویی! خدایا نذر میکنم اگر پیدا شد هدیه کنم به امام رضا(ع). یک لحظه از نذری که کرد شاخ در آوردم. چند روز بعد هم حلقه پیدا شد و خیلی راحت آورد و داد به یکی از همکاران تا وقتی سال نو رفتند مشهد آن را داخل ضریح بیندازد.

یاد هدیه هابیل و قابیل افتادم ...


+ مثل حلقه ازدواج آبدارچی آب شده ام رفته ام توی زمین، کاش کسی برای پیدا شدنم نذر کند و بعد مرا بیندازد داخل ضریح ... فرقی نمیکند حتی نمیخاهم خیلی زحمت بکشد و تا مشهد برود، باور دارم ضریح امام زاده سیدحمزه هم طلبیدن میخاهد!


  • نائب